جوجوهای ناز ما

عروسک من

عروسک قشنگ من       قرمز پوشیده رو رختخواب مخمل       آبیش خوابیده بابا یه روز رفته بازار    اونو خریده قشنگتر از عروسکم      هیچکس ندیده عروسک من               چشماتو وا کن وقتی که شب شد           اونوقت لالا کن                     ...
6 اسفند 1390

پاشو پاشو کوچولو

 پاشو پاشوکوچولو          ازپنجره نگاه کن  باچشمان قشنگت           به منظره نگاه کن  آن بالا بالاخورشید         تابیده بر آسمان  یک رشته کوه پایین تر   پایین ترش درختان  نگاه کن آن دورها          کبوتری می پرد  شاید برای بلبل             از گل خبر می برد ...
6 اسفند 1390

زودتر بیا

span class="Apple-style-span" style="font-size: medium; "> زودتر بیا من زیر باران ایستاده‌ام و انتظار تو را می‌کشم چتری روی سرم نیست می‌خواهم قدم‌هایت را، با تعداد قطره‌های باران شماره کنم تو قبل از پایان باران می‌رسی یا باران قبل از آمدن تو به پایان می‌رسد؟ مرا که ملالی نیست حتی اگر صدسال هم زیر باران بدون چتر بمانم نه از بوی یاس باران ‌خورده خسته می‌شوم نه از خاکی که باران ،غبار را از آن ربوده است. هر وقت چلچله برایت نغمه‌ی دلتنگی خواند و خواستی دیوار را از میان دیدارهایمان برداری بیا من تا آخرین فصل باران منتظرت می‌مانم ...   خدایا خودت از دلمون خبر داری کمکون کن ...
6 اسفند 1390

درد و دل 1

دخملی های من دوست دارم زودتر بیایید بابا می دونه چقدر دوستتون دارم.چند وقت پیش رفته بودم مشهد.دوقلو دیدم.محمد رضا و محمد مهدی.18ماهه بودن.مامان و عمه شون و دو تا خانوم دیگه دعا کردن منم دوقلو داربشم.دو قلوهای سالم.خدایا یعنی میشه؟؟؟؟؟؟ خوشملا وقتی نی نی میبینم مخصوصا دو قلو از ته دل آه می کشم.چرا زودتر نمیایین؟مامان منتظرتونه.بابا هم که عاشق اومدنتونه.چند روز پیش بهم گفت بعد از ازدواج زود نی نی دار بشیم.بابا هم طاقت دوریتون رو نداره.قربونتون برم قند عسلهام. مامان نگار ...
6 اسفند 1390