جوجوهای ناز ما

عیدتان مبارک باد

1391/3/29 12:17
نویسنده : مامان مهربون
322 بازدید
اشتراک گذاری

 

آفتاب

آفتابِ عالم آرا آفتابی می‌کند

با اشعه رنگِ دلها را شهابی می‌کند

این چه دریائیست اعجازی حسابی می‌کند

چشم هر بیننده‌اش را نقره آبی می‌کند

خود دل است این، دلبر است این، رهنما و رهبر است

این رسول حق محمّد، حضرتِ پیغمبر است

کوه نور و صخره‌هایش خم شده در سجده‌اش

آشنا غار حرا با نغمه‌‌ی هر سجده‌اش

بوته‌های این بیابان گوئیا در سجده‌اش

می‌کند هم خاک و باد و آب و آذر سجده‌اش

کیست این جبریل دارد می به جامش می‌دهد

هم خدا، هم مکه، هم هستی، سلامش می‌دهد

نقش پیشانی او تک بیتی از دنیا غزل

رنگ چشمانش زند طعنه به شهد و بر عسل

ابروانش فارغ از هر گونه امثال و مثل

بر لبش طراحیِ حی علی خیر العمل

کینه‌های مانده در دل با اخوت ختم شد

تا که با دست محمّد این نبوّت ختم شد

عید مبعث آمد و دیده چراغانی شده

دیو جهل و نا امیدی سخت زندانی شده

عرش بنشسته به فرش و فصل مهمانی شده

روح ما با ذکر احمد روحِ روحانی شده

لحظه‌ی پرواز آمد بال‌ها را باز کن

شادیِ بعثت بدین پرپر زدن آغاز کن

 

2555465 اشعار عید مبعث   سری اول

وصلِ یار

نبض هستی لرزه بر رگ‌های کوهِ نور زد

باغبان انبیاء گل نغمه‌ای مسرور زد

چشمِ کوه‌های دگر پیش حرا تاریک بود

چشم خورشیدی او علت بر این مشهور زد

بسکه شیرین بود وصلِ یار در غارِ حرا

صد ملک با بال‌های سر درش را تور زد

هم نبوت را به دست آورد و هم ختم الرسل

فکر را از نو بنا کرد و دم از معمور زد

با چنین والا مقامی چشم‌ها را خیره کرد

تیرها بر دیدگانِ دشمنانِ کور زد

دیگر از حرف یتیمی و شبانی نیست حرف

سیلی سنگین بعثت بر رخِ مغرور زد

دست شیطان را ببست و شاهکاری را گشود

گفت اسلام و همه ابلیسیان را دور کرد

 

2555465 اشعار عید مبعث   سری اول

 

یا ایها المدثر

از سال‌ها عزیمت

گویا که آمدی تو!

سردی ز چیست آخر؟

می‌لرزی از چه احمد؟

این بار آمدی تو!

این بار گو چه دیدی

در حال روزه‌داری

وقت نماز آری؟!

این بار گو چه دیدی؟!

این بار آمدن نیست

این بار فرق دارد

انگار رفتنی شد

چشمان برق بارد

انگار آشنایی می‌خواندت محمّد

می‌گویدت صدا با

آرامشی مؤثر

برخیز ای محمّد

یا ایها المدثر

 

2555465 اشعار عید مبعث   سری اول

عهد

لحظه‌ی بعثت نورانی احمد

آمد از غارِ حرا ندای سرمد

سوره‌ی علق بخوان تو یا محمّد

ذکری که رمزِ حیاته

شبِ عید نقل و نباته

ذکرِ پاکِ صلواته

ای که معنی همان عهد الستی

از همون روز ازل به دل نشستی

طپش قلب مسلمونا تو هستی

یا محمد یا محمد رسول الله

عرشیان در آسمان نغمه سرایند

همه‌ی ستارگان گرم نوایند

پایه‌های کعبه در مدح و ثنایند

موسم بهار رسیده

واسه دل قرار رسیده

بعثتِ نگار رسیده

کار قلبِ عاشقا شوق و سروره

عید مبعث واسه مسلمین غروره

دشمنا بدونند اسلام دینِ نوره

یا محمد یا محمد رسول الله

نه فلک، ماه و ستاره، عرش اعظم

کهکشان و آسمان و هر دو عالم

شده تسخیرِ نبوت تو خاتم

کسی که برات هلاکه

روز محشرش چه باکه؟

اونجا عشقِ تو ملاکه

ما که جز خدا و تو یاری نداریم

واسه وقتِ دیدنت ببین خماریم

قلبمون رو برا تو هدیه می‌آریم

یا محمد یا محمد رسول الله

 

43101 1178979503 اشعار عید مبعث   سری دوم

 

جبل النور

شبِ بعثت نبی شبِ ثنای احمده

روشنی بخشِ دلا نبوته محمده

جبل النور ببین به دل داره جلا می‌ده

از دلِ غارِ حرا نوایی آشنا می‌ده

صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد

چی شده غار حرا سرودِ مستی می‌خونه

نغمه‌ی محمد و تموم هستی می‌خونه

کار هر چی عرشیه زمزمه و ثنا شده

به مسلمونا بگید حاجتشون روا شده

صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد

دور هر چی کافره شرم و خجالت پیچیده

چونکه تو چشم نبی برقِ رسالت پیچیده

دلِ کل عالمین افتاده تو تاب و تبش

بسم ربک الذی خلق شده نقشِ لبش

صل الله علیک یا محمد یا محمد یا محمد

 

2555465 اشعار عید مبعث   سری دوم

سیدنا سیدنا یا رسول الله

تمامِ مسلمین می‌گن ـ یا رسول الله

لب‌های مؤمنین می‌گن

آسمون و زمین می‌گن

گل‌های پر ز چین می‌گن

شعرهای آتشین می‌گن

نغمه‌های غمین می‌گن

آدمای حزین می‌گن

دل‌های نازنین می‌گن

ملائکه همین می‌گن

* * *

گل‌ها به گلزار می‌خونند

دلبر و دلدار می‌‌خونند

دل‌های بیمار می‌خونند

دیده‌های زار می‌‌خونند

دو چشمونِ تار می‌خونند

اشکای خونبار می‌‌خونند

جمعِ گرفتار می‌خونند

هر خطِ گفتار می‌خونند

سیره و رفتار می‌خونند

رموز و اسرار می‌خونند

تو را مدد کار می‌خونند

تو سختی‌ها یار می‌خونند

* * *

معشوق عاشقا کیه؟

با همه آشنا کیه؟

دردِ‌ ما رو دوا کیه؟

منجی آدما کیه؟

عزیز کبریا کیه؟

خاتم الانبیاء کیه؟

حضرت مصطفی کیه؟

صل علی محمد ـ‌ و آله و سلم

عسل عسل نگاهش

گلشنه روی ماهش

داره فلک می‌ریزه

گلاب و گل به راهش

* * *

از کوه دل بر اومد

عمرِ بدی سر اومد

مفسّرِ جمله‌ی

الله اکبر اومد

* * *

مکه گشوده سینه

مجنونشه مدینه

می‌گن به هم عاشقا

اوّل عشق همینه

* * *

یه دنیا نور خدایش

ریخته به پیش پایش

می‌ترسه هر چی کافر

با رعدِ هر صدایش

* * *

 

0009108 13 اشعار عید مبعث   سری سوم

 

نور عترت آمد از آیینه ام

کیست در غار حرای سینه ام

رگ رگم پیغام احمد می دهد

سینه ام بوی محمد می دهد

من سخن گویم ولی من نیستم

این منم یا او ندانم کیستم

جبرئیل امشب دمد در نای من

قدسیان خوانند با آوای من

ای بتان کعبه در هم بشکنید

با من امشب از محمد دم زنید

از هوا گلبانگ تهلیل آمده

دیده بگشائید جبریل آمده

مکه تا کی مرکز نا اهلهاست

پایمال چکمه بوجهلهاست

مکه دریای فروغ وحی شد

بت پرستان بت پرستی نهی شد

روز، روز مرگ ظلم و ظالم است

بانگ نفرت مرد ، اقرا حاکم است

یا محمد منجی عالم توئی

این مبارک نامه را خاتم توئی

انبیا مشعل ز تو افروختند

وز دمت پیغمبری آموختند

غیرت و مردانگی آئین توست

عزت زن در حجاب دین توست

بر همه اعلام کن زن برده نیست

برده مردان تن پرورده نیست

خاتم توحید در انگشت تو

حق به پیش روی و حیدر پشت تو

ما تو را زهرای اطهر داده ایم

شیر مردی مثل حیدر داده ایم

ما تو را دادیم در بین همه

یک خدیجه یک علی یک فاطمه

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

نرگسی
29 خرداد 91 13:04
اااااا چرا پس من فکر کردم شما سیدی ؟ اکشال نداره عزیزم ..
نایسل
29 خرداد 91 14:50
نایسل
29 خرداد 91 14:51
منم تبریک میگم عزیزم
مامان یاس
30 خرداد 91 12:58
عیدت مبارک بانوی ماه عزیزمی خانمی این شعرها را خودت گفتی؟ خیلی بااحساس هستند ببخشید دیر به دیر میام آخه تازه امتحاناتم تموم شد البته هنوز یکی هست ولی زیاد نیست اینترنتم هم به تار مویی بند شده فعلا امااز طریق موبایلم میام نگاه میکنم ونظر میذارم ان شاءالله خدا به حق این ماهی که میاد براتون برکتی به شکل نی نی بیاره صلوات