شعر نماز و اصول دين
اينم يه شعر خوب وزيبا درباره نمازو اصول دين فداتون بشم ني ني هاي خودم
سپیده زد، سپیده وقت سحر رسیده
خاموش شده ستاره صبح اومده دوباره
خروس پر طلایی با پاهای حنایی
قوقولی قوقو میخونه تو کوچه و تو خونه
اذان میگن دوبار ه از مسجد و مناره
بابام پامیشه از خواب میره لب حوض اب
می شوید او دست و رو با اب میگیره وضو
تمیز و پاکیزه باز میاد سر جا نماز
من هم کنار بابا نماز می خوانم حالا
ما مسلمانیم پیرو قرآن
مانند گلیم توی گلستان
پنج تا پرنده توی باغ داریم
بیا انها را باهم بشماریم
این پرنده ها اصول دینند
همه خوش آواز همه رنگینند
یک پرنده هست به نام توحید
می شود آن را در همه جا دید
دومی عدل است سوم نبوت
اما چهارم باشد امامت
پنجم معاد است روز خوب ما
روز امتحان در پیش خدا