جوجوهای ناز ما

اومدم بگم از خودم

1391/4/31 19:46
نویسنده : مامان مهربون
429 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

چند روزه دلم گرفته-غصه دارم-خب منم دلم آقامو میخواد.دلم میخواد زود جوجوهامون بیان.به همه مامانا حسودیم میشه.گریههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

شماها همتون متاهلین

من نیستم

گریهههههههههههههههههههههه

یه چند تا عکس بذارم.

 

این پودینگ فندقی رو به مناسبت برگشت خاله نرگس بعد از یک ماه به خونه درست کردم.خودم فقط نصف قاشق مرباخوری ازش خوردم.بقیه رو مادر جون و پدر جون و خاله خوردن.نوش جونشون.(نرگس خواهر بزرگترمه که قزوین دانشجوئه)

اینم دخترخالم حنانه وقتی که خواب بود ازش گرفتم.فعلا کوچولوی خانواده مادریمونه

نی نی

از این نی نی هم خوشم اومد 

این قطار کوچولو هم تقدیم به بابا محمد

نازی خیلی خوشمله مگه نه؟

اینم موقع بازی با حنانه و درّین گرفتم

و عکس آخر آسمون منجیل موقع برگشت از قزوین به رشت.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)