جوجوهای ناز ما

بازی‌های سنتی که از یادها رفتند!

همین بازی‌های قدیمی در ذهن پدرها و پدربزرگ های عزیز ما تجسم خاطراتی شیرین است و دیدن تصاویر زیر حتی برای من و شما که سهمی در چگونگی اینگونه بازی ها نداشتیم ....   بازی‌های سنتی قدیمی از قبیل: هفت سنگ، عمو زنجیرباف، قایم موشک، گرگم به هوا، کی بود کی بود، لی لی، شیر و آهوها، وسطی و ... ریشه در سنت های دیرینه ی مردم ایران دارد و هنوز نسلی از آن افرادی که با این بازی ها اوقات فراغت خود را سپری می کردند نگذشته که امروزه دلایلی چون استفاده از وسایل ارتباط جمعی، بازی های رایانه ای و ورزش های جدید امکان پرداختن به بازی‌های محلی را به حداقل ممکن کاهش داده و می‌توان گفت به دست فراموشی سپرده شده است .  ...
17 اسفند 1390

دل نوشته

واقعا دلم گرفته.ذره ذره میشکنم.از همه چی.جالب اینجاست جز خودم کسی شکستنمو نمی بینه.ذره ذره آروم آروم ... بغض سختی دارم. چرا این حرفا رو توی نی نی وبلاگ می گم نمی دونم.شاید توی بقیه وبلاگ هام کسی هست که منو بشناسه.ولی اینجا فقط آقامه که میشناسه منو. حتی حس شعر گفتن هم ندارم. به قول بابام 22سال بیشتر نداری چرا اینقدر احساس پیری و دل مردگی می کنی؟؟ نمی دونم...
17 اسفند 1390

بدون عنوان

دخملیام؟ کجایین؟باز قایم شدین؟دیگه نمیایید با مامان حرف نمی زنین.مامان غصه می خوره ها.دوست دارین مامان غصه بخوره؟شکایتتونو به بابا می کنم.دیگه دوسم ندارین.برای خودتون مامان پیدا کردین؟پس برید باباتونم عوض کنید.نوموخوام.دوسم داشته باشید ...
17 اسفند 1390

شما در هنگام تولد چه چیزی گفتید ؟

1. ما نخواییم بیایم بیرون کیو باید ببینیم؟ 2. دستتو   بکش خودم میام بیرون 3. برید کنار من   اومدم 4. من به نشانی اعتراض سکوت کردم 5 .  من متعلق به همه   ام 6. آی لاویو پی ام سی 7. دخترم یا پسر؟ 8. یا   علی !!!!! 9. نا محرم تو اتاق نباشه شورت پام نیست 10. از تعجب تا 2سال   حرف نزدم 11. من چیزی نگفتم همه گفتن عجب عروسکیه 12. اوفففففف عجب   چیزی این پرستاره 13. من کیم؟تو کی هستی؟اینجا   کجاست؟ ...   ...
17 اسفند 1390

برایت آرزو دارم ...

  دعایت می کنم، عاشق شوی روزی بفهمی زندگی بی عشق   نازیباست دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی به لبخندی   تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب   ها بخوانی نغمه ای با مهر دعایت می کنم، در آسمان سینه   ات خورشید مهری رخ بتاباند دعایت می کنم، روزی زلال قطره   اشکی بیاید راه چشمت را سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با   مهر دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی با دل بکوبی کوبه   مهمانسرای خالق خود را دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا تنها به قدر   یک ر...
16 اسفند 1390

تلفن

باز تلفن زنگ می زنه توی گوشم آهنگ می زنه میگم الو سلام بفرمایید از پشت خط صداش میاد صدای خنده هاش میاد میگه سلام به دخترم برات یه هدیه می خرم سلام به پسرم برات یه هدیه می خرم.     جوجوها این یکی از شعر های دوران مهدکودکم بود.بازم میام براتون شعرهایی رو که اونجا یاد گرفتم می ذارم.ج ...
13 اسفند 1390

عاشقتونم

سلام به نی نی های خودم که خیلی میخامشون و عزیز دل پناه دلم خانوم عزیزم که پناه دلمه همه تونو دوست  دارمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم عاشق خانوادم هستم
13 اسفند 1390

3تاشعر

اينم سه تا شعر براي ني نيهاي عزيزم كه اون شعر دومي رو خيلي دوشت دارم بوسسسسسسسس برا ني نيهاي بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس برا خانوممم ماه و ستاره شب اومد و ستاره رو آسمون نشسته نه یک ، نه ده ، نه صدتا هزار هزار تا دسته ستاره توی شبها چراغ آسمونه مثل گل و بنفشه تو باغ آسمونه یک کمی این طرفتر ماه قشنگ و زیباست دلش گرفته امشب برای اینکه تنهاست   __________________ کفش نی نی کوچولو کفشای سوت سوتی داره یه توپ ماهوتی داره بازی فوتبال می کنه، شوت می زنه کفشاش براش سوت می زنه   __________________ سیب خوشمزه هاهاها هوهوهو باد آمد بادآمد درباغ سیب ما شادآمد شادآمد این شاخه آن شاخه ل...
13 اسفند 1390

شعر

امروز يه شعر ميزارم كه ني ني هاي عزيزم ياد بگيرن برا پدربزرگاشون  بخونن افلين به ني نيهاي شيطون باهوشم با صورتی مهربون نشسته روی ایوون از گل یاس و پونه پدر بزرگ میخونه می گه برای زری قصه دیو و پری قصه سنجاب و ماه قورباغه توی چاه حرفاش همیشه حرفه موهاش برنگ برفه دوستش دارم فراوون با اون لبای خندون ...
13 اسفند 1390